جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه بین ابوتراب و فتحعلی، با حاج علیرضا، ۱۲۲۸ ق
صلح نامۀ ابوتراب و فتحعلی، پسران صلبی فضلالله، با حاج علیرضا، پسر عبدالرضا شیرازی، بر سر فروش شش دانگ یک باب حانوت دایره عطاری کنار نهر عباسی واقع در محله سردزک از محلات دارالعلم شیراز که موروثی از مادرشان، دختر خواجه محمد تقی [یا نقی]، به آنها رسیده است به مبلغ دوازده تومان تبریزی رایج. و بعد پسران فضلالله با حاج علیرضا بر سر غبن مالالمصالحه به مبلغ پنج هزار دینار به قرار ریال دو مثقال و شش نخود عددی هزار و دویست و پنجاه دینار مصالحه کردند.
-
۲تصویر
درخواست بی بی حسنی جان برای ساخت دکان و دالان، ۱۳۲۰ ق
نامه سه معمار به نامهای حاجی محمد اسمعیل، کربلایی محمد کاظم، و استاد آقا، به کدخدای محله سردزک، آقا علی محمد، برای اجازه احداث دکان، درب و دالان جلوی درب خانه بی بی حسنی جان، دختر مرحوم [ناخوانا]؛ اجازه امام جمعه که گفته عارض متن در یک زرع حریم و دیوار سابق تصرف کند ولی در خیابان به هیچ وجه تصرف نکند در پشت سند
-
۱تصویر
تقسیم ارث میرزا نصرالله، ۱۳۳۹ ق
تقسیم ارث میرزا نصرالله در تاریخ بیست و سوم ماه ذیالقعده ۱۳۳۹ ق بین ورثهاش، که شامل بالاخانه زاویه فوق حانوت، دالان، و نصف از کفش کن میباشد. اموال مذکور با حضور طرفین به پنج سهم به این شرح تقسیم میشود: میرزا محسن که انتقال به سهمیه میرزا هدایت یافته، سهمیه میرزا هدایت، و یک سهم مادر استاد محمد رحیم.
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع اختلاف بر سر دو دکان، ۱۳۴۳ ق
وکالت نامه مشهدی علی اکبر شاطر، مشهدی علی آقا، و خلیل الله (پسران کربلایی محمد حسن خباز شیرازی) به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای اقدام در باب رفع دعوی و اختلاف بر سر دو باب حانوت بقالی و لبافی واقع در بقعه مبارکه سید حاجی غریب [ناخوانا] با میرزا محمد حسن، میرزا محمود آقا باشی، محمد کاظم و عبدالرسول (وصایای مرحوم حاجی محمد صادق علاف)، حاج محمد مهدی، آقا ابوالقاسم، و آقا مصطفی (پسران مرحوم حاجی محمد رضای علاف)، و خانم سلطان؛ ۹ ذیقعده ۱۳۴۳ ق. مُهر در انتهای سند: هو العلی الاکبر
-
۱تصویر
اجاره نامه ملک بی بی خانم بزرگ، ۱۳۲۴ ق
اجاره نامه میان بی بی خانم بزرگ، همسر حاجی بهاءالله، و [ناخوانا]، پسر کربلایی حاجی علی عطار شیرازی، بر سر دو باب دکان عطاری و سقط فروشی در محله بالا گذر شیراز به مدت سه سال و به مال الاجاره از قرار روزی هزار دینار
-
۱تصویر
وکالت نامه برای دریافت حق الارث، ۱۳۳۶ ق
وکالت نامه دختر مرحوم صدرالاطباء، به میرزا زین العابدین ملقب به سهام الشریعه برای اقدام جهت دریافت ترکه و متروکات مرحوم مزبور در دارالخلافه تهران، و درباره آنچه برادرش، میرزا علی اصغر خان، از طرف خود و سایر ورثه صدرالاطباء که در طهران هستند از خواهرش دعوی میکند، و همچنین سه باب دکان و سهم موکله مزبور از شش دانگ یک باب خانه که میرزا علی اصغر خان به ناحق تصرف کردهاست؛ در حاشیه سند، ادعای موکله رد شدهاست.
-
۱تصویر
شکایت وکیل برای گرفتن رهن و اجاره، ۱۳۰۸ ش
شکایت آقای فیاض، وکیل محمد اسمعیل قلمزن، از میرزا اسدالله، خانم بلقیس، و خانم نزهت درباره گرفتن بدهی رهن و اجاره چهار دانگ از شش دانگ یک باب حانوت در بازار مرغ به مبلغ صد تومان رهن و مبلغ هفتاد و دو تومان مالالاجاره به مدت سه سال
-
۱تصویر
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ درباره چند ملک، ۱۳۲۸ ق
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ (محمدعلی و محمدحسین، پسران مرحوم، مشهدی محمدرضا، میرزا احمد، و صفیه خانم، فرزندان مرحوم رمضانعلی پسر حاجی محمدحسن طباخ) به حاجی شیخ یحیی، امام جمعه و جماعت فارس، درباره املاکی (شامل سه حانوت علافی، یک حانوت عصاری، و یک سرای عصارخانه) که بر اساس حکم صادره از عدلیه باید تخلیه کنند و به مدعیان (محمدباقر و حبیبالله، پسران مرحوم حاجی اسدالله) تحویل دهند، ولی از آنجاییکه در زمان اجرای حکم تعدادی از وراث در شیراز حضور نداشتهاند مبایعه صحت نداشته و ندارد. بعدا در حضور شاهدانی که این عریضه را امضاء کردهاند، محمدباقر و حبیبالله هر حقی را که از کاروانسرا، عصارخانه و...
-
۱تصویر
وکالت نامه برای گرفتن تنخواه، ۱۳۲۹ ق
وکالت نامه بی بی صغرا سلطان، دختر مرحوم کربلایی محمد کاظم شیرازی، به میرزا زین العابدین از جانب صغیر بطنیاش، میرزا عبدالکریم (پسر مرحوم حاجی محمد علاقهبند)، برای گرفتن تنخواه او (اعم از خانه، اثاثالبیت، دکان و غیره) از ارث پدری
-
۱تصویر
اقرارنامۀ فرزندان حاج غلام رضا بقال شیرازی، ۱۳۲۵ ق
اقرارنامۀ علی رضا، محمد حسن، مشهدی حسین، و خانم نوبر، فرزندان حاج غلام رضا بقال شیرازی، درباره تعلق شش دانگ هر یک از دو باب حانوت بقالی و علاف، و دو باب حانوت [ناخوانا] که صد و نود و پنج تومان وجه نقد رایج قیمت گذاری شده است. کل ملک، مهریه زیور سلطان، دختر مرحوم کربلایی مهدی و همسر دائم مرحوم حاج غلام رضا است. فرزندان حاج غلام رضا کل شش دانگ چهار باب حانوت را با مادرشان، زیور سلطان، در ازای یک من قند شهری نوره و یک صد دینار وجه نقد رایج مصالحه کردند. خانم نوبر باید مبلغ سی تومان وجه نقد رایج بر حسب تصدیق [ناخوانا] به زیور سلطان، مادر خود بدهد. سپس فرزندان حاج غلام رضا اعتراف صریح کردند بر...